دستاوردِ افزوده

زنده یاد آموزش؛ زنده باد یادگیری!

دستاوردِ افزوده

زنده یاد آموزش؛ زنده باد یادگیری!

اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ .... الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ

در عصر اطلاعات، بی سوادان کسانی نیستند که نمی توانند بخوانند یا بنویسند، بلکه افرادی هستند که نمی ‏توانند یاد بگیرند و بازآموزی کنند.
یادگیری مستمر، فراگیرندگانی مستقل ‏تر، تواناتر و خوداتکا می طلبد که نیازهای دانشی در فعالیت‏ هایشان را خود بشناسند، خود بیابند و خود بفهمند.

آخرین نظرات

امروزه در حوزه های زیادی از سواد سخن گفته می شود، مانند سواد سیاسی، سواد فرهنگی، سواد رسانه ای، سواد حقوقی و سواد  بهداشتی و .... در این ترکیبات سواد در یک معنی - و نه لزوما جامع ترین معنی - به «مجموعه اطلاعات کلی و اولیه» به منظور «مهارت افزایی» و با هدف «افزایش کیفیت زندگی» گفته می ‏شودبه عنوان مثال، سواد حقوقی به دنبال آن است که به مخاطب خود یک تصویر کلی از فضای حقوق، کارکرد آن، مسایل مبتلابه و پاسخ حقوقی آنها عرضه کند و قدری به مهارت وی در فضای حقوقی بیافزاید.

واقعیت اینست که زندگی ما به ابزارهای دیجیتال گره خورده است و تحت هیچ شرایطی نمی توان تکنولوژی ها و دانش دیجیتال را از زندگی حذف کرد. پس برای استفاده از این ابزارهای دیجیتالی باید دانش و سواد کافی را داشته باشیم. به دانش استفاده از ابزارهای دیجیتال سواد دیجیتالی گفته می شود. صاحب نظران سواد دیجیتالی را به انواعی تقسیم کرده اند که معمولاً شامل موارد ذیل می گردد:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۰۰ ، ۰۹:۱۵

۱- تغییر را با فرهنگ سازمان، هدایت کنید
فرهنگ سازمان یکی از عوامل موفقیت تغییر در شرکت است. در نظرسنجی موسسه استراتژی و مرکز کتزنباخ،  ۸۴% سازمانها گفتند فرهنگ کلیدی ترین شاخص موفقیت مدیریت تغییر در سازمان شان بوده است. از این میان ۶۴% عنوان کرده اند که فرهنگ حتی از استراتژی و مدیریت عملیات هم مهمتر بوده است


۲- تغییر باید از بالای سازمان شروع شود
اگر چه باید تمام سطوح سازمان درگیر تغییرات شوند، ابتدا مهم است که مدیران ارشد ۱۰۰% موافق و حامی تغییر باشند


۳- همه سطوح سازمان را درگیر تغییر کنید
مدیران میانی و کارکنان و کارگزان نیز نقش مهمی موفقیت پروژه های تغییر در سازمان دارند که معمولا مدیران استراتژیک فراموش می کنند که باید آنها را نیز درگیر فرآیند تغییر کنند. 


۴- جنبه منطقی و احساسی تغییر را همزمان مدیریت کنید
انسانها به فعالیتهایی که ذهن و قلب آنها را بطور همزمان درگیر کند، واکنش نشان می دهند. بنابراین رهبران تغییر باید در طراحی و اجرای آن، بین اهداف منطقی و احساسات کارکنان ارتباط برقرار کنند.


۵- مدیران ارشد نیز باید تغییر کنند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۰۰ ، ۱۴:۰۰

 

  • این تغییر و تحوّل، یکی از بزرگترین اسرار حرکت تکاملی انسان است که اسلام ما را به آن امر کرده و دستور داده است.۱۳۷۳/۰۱/۰۱
     
  • آن‌هایی که به تحول و تغییر توجه می‌کنند و ارزشها را در درجه‌ی اول قرار نمی‌دهند، خطر انحراف برایشان وجود دارد؛ این‌ها هم باید مراقب باشند.۱۳۷۹/۰۲/۲۳
     
  • نیروهای اثرگذار در تحوّل سیاسی و اجتماعی انسانها، عبارتند از: اراده‌ی انسانی، تصمیم‌گیری، ایثار پیشروان و رهبران و خسته نشدن آنها .۱۳۷۹/۰۳/۱۴
  • شما آحاد انسان، سر رشته‌دار تحوّلات جامعه هستید؛ شما هستید که تحوّل و تغییر را ایجاد می‌کنید. عزمِ انسان، تعیین کننده است.۱۳۸۵/۰۸/۱۸
     
  • از تحوّل نباید گریخت؛ نباید ترسید و نباید آن را با هرج و مرج و آنارشیسم اشتباه کرد. تحوّل خوب است و لازم . ۱۳۸۵/۰۸/۱۸
     
  • یک مسئله این است که تحول را مدیریت کنید. ببینید آقایان و خواهران عزیز! تحول اجتناب ناپذیر است. تحول، طبیعت و سنت آفرینش الهى است؛ این را بارها من مطرح کرده ام، گفته ام. تحول رخ خواهد داد. خوب، حالا یک واحدى را، یک موجودى را فرض کنیم که تن به تحول ندهد؛ از یکى از دو حال خارج نیست: یا خواهد مُرد یا منزوى خواهد شد. یا در غوغاى اوضاعِ تحول یافته مجال زندگى پیدا نمیکند، زیر دست و پا له میشود، از بین میرود؛ یا اگر زنده بماند، منزوى خواهد شد. ۱۳۸۶/۹/۸
     
  • تحول حتمى است، منتها تحول دو طرف دارد: تحول در جهت صحیح و درست، تحول در جهت باطل و غلط. ما باید مدیریت کنیم که این تحول در جهت درست انجام بگیرد..... کلید همه ى اقدامهاى مثبت سازمان یافته ى قابل انتظارِ نتیجه که آدم بتواند نتیجه را از آنها انتظار ببرد، مدیریت است.۱۳۸۶/۹/۸
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۰۰ ، ۱۱:۵۲

انجام دادن چند کار با هم در یک زمان، خوب است یا بد؟ 
نکاتی پیرامون چندکارگی (multitasking)

 

به صورت کلی در روانشناسی توصیه کلی سنتی این بوده است که در هر بازه زمانی، تنها یک کار را انجام بدهیم. اما نتایج تحقیقاتی که در چند دهه اخیر انجام شده‌اند، نشان می‌دهد که ترجیح دادن تک‌کارگی یا چندکارگی، بیشتر یک امر سلیقه‌ای و درونی در افراد است. بعضی‌ها راحت‌تر هستند که در یک زمان واحد، تنها یک کار را انجام بدهند و بعضی‌ها هم وقتی می‌بینند که قادر به سر و سامان دادن به چند کار در یک زمان هستند، خشنود می‌شوند.

البته در همین جا باید نکته‌ای را در مورد چندکارگی تصریح کنیم: بیشتر اوقات چندکارگی به معنی واقعی آن اصلا وجود خارجی ندارد. یعنی ما تنها توهم چندکارگی را داریم و کاری که عملا انجام می‌شود این است که به سرعت از کاری به کار دیگر پرش می‌کنیم و این کار را به فرکانس بالایی انجام می‌دهیم. به عبارت دیگر خیلی وقت‌ها چندکارگی به معنی واقعی آن، عملا شدنی نیست. مثلا شمایی که هم سریال می‌بینید و هم وب‌گردی می‌کنید، به دفعات میزان توجه خود را به صفحه مانیتور و صفحه تلویزیون کم و زیاد می‌کنید و نمی‌توانید در آن واحد هر دو رسانه را مصرف کنید.

مشکل عمده در مورد چندکارگی، کاهش میزان عملکرد شناختی و توجه است. وقتی شما بین کارها پرش می‌کنید، میزانی از توجه خود را برای کار قبلی جا می‌گذارید. در مقام تشبیه، شما با این کار، شبیه سیستم کامپیوتری می‌شوید که میزانی از «رم» خود را در پس‌زمینه، صرف برنامه دیگری کرده است. واضح است که هر چه کارهای شما میزان توجه، حافظه، تصمیم‌گیری یا پردازش بیشتری را بطلبند، چندکارگی دشوارتر می‌شود.


 

با وجود اینکه ما می‌دانیم چندکارگی، می‌تواند عملکرد ما را کاهش بدهد، عملا ما در زندگی خود نمی‌توانیم از چندکارگی پرهیز کنیم. در این صورت چه کار می‌توانیم بکنیم که با چندکارگی بهتر کنار بیاییم؟

مطلب نخست: برنامه‌ریزی و مشخص کردن مهلت انجام دادن کارها

یکی از بهترین کارها داشتن برنامه و مشخص کردن زمان اتمام هر کار است. فرض کنید که شما کار پاسخ دادن به ایمیل‌های صبح را تمام کرده باشید و مشغول کار دیگری مثلا نوشتن یک مقاله شده باشید، در شرایط عادی، مقداری از توجه و ذهن شما هنوز پیش ایمیل‌هایی می‌ماند که منتظر پاسخ آنها هستید یا تصور می‌کنید که چقدر خوب بود، پاسخ مشروح‌تر و بهتری به یکی از آنها می‌دادید. بنابراین مقداری از عملکرد نوشتاری شما برای تمام کردن مقاله، کم می‌شود. اما اگر برای نوشتن مقاله، زمان مشخص کنید، مثلا مشخص کنید که حتما تا ساعت یازده و نیم صبح باید مقاله را تمام کنید، میزان سرگردانی ذهنی شما کمتر می‌شود.
بنابراین عادت کنید که برای کارهای خود مهلت زمانی تخصیص بدهید. شروع این برنامه‌ریزی ممکن است دشوار باشد، اما اگر چند روز به خودتان زحمت بدهید و این برنامه‌ریزی‌های زمانی را انجام بدهید، خواهید دید که عملکردتان در عین چندکارگی، چقدر بهتر خواهد شد.

 

مطلب دوم: چندکارگی در صورتی که کارها شبیه هم باشند، دشوار است، اما اگر نوع کارها با هم تفاوت داشته باشند، آسان‌تر است!

بر این اساس، وب‌گردی با کامپیوتر و چت کردن با گوشی، دشوار هستند. اما گوش کردن با رادیو یا یک کتاب صوتی و چت کردن، کارهایی هستند که آسان‌تر می‌شود انجام دادشان.
بنابراین برنامه‌ریزی کنید و کارهایی با جنس اندکی متفاوت را با هم به صورت چندکاره انجام بدهید.

 

مطلب سوم: برخی از کارها اگر به صورت چندکارگی انجام بشوند، به صورت متناقض، بهتر انجام می‌شوند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۰۰ ، ۰۸:۱۹