مدیریت یعنی مسئولیت پذیری
پیشتازان مدیریت علمی گفته اند: مدیر یعنی کسی که مسئولیت کل یک سازمان یا بخشِ تفکیکشده و قابلتشخیصی از سازمان بر عهدهی اوست و وظایفش عبارتست از:
- برنامه ریختن (Planning)،
- سازمان دادن (Organizing)،
- بهکارگماردن (Commanding)،
- هماهنگ کردن (Coordinating) و
- کنترل کردن (Controlling).
به بیان دیگر، مدیر قرار نیست الزاماً به اتاقی بزرگتر یا بزرگترین اتاق یک مجموعه برود یا میز بزرگ و ویژهای داشته باشد. بلکه این مسئولیتپذیری و پاسخگو بودن است که زیربنای اصلی مدیریت را میسازد. مدیر کارآمد، تقریباً بلافاصله پس از قرار گرفتن در جایگاه مدیریت متوجه میشود که مسئولیت آنچه در تمام قلمروِ او میگذرد، بر شانهاش قرار گرفته است.
« هنر یک مدیر این است که مسئولیتپذیری داشته باشد. بر مبنای یک پایه منطقی، کار را انجام دهید و مسئولیتش را هم به گردن بگیرید؛ بگویید این کار را کردم، مسئولیتش هم با من است.» (بیانات رهبر انقلاب، ۱۳۸۱/۶/۴)
مدیریت با پذیرش مسئولیتِ اداره کردن یک مجموعه آغاز میشود و با پذیرش مسئولیتِ وضعیت آن سیستم، ادامه می یابد. به عبارت دیگر مدیر باید متعهد به پاسخگویی نسبت به عملکرد و برونداد مجموعه تحت مدیریت خود باشد. لذا اگر توانایی به سامان رساندن آن را ندارد نباید مدیریت را بپذیرد....
ابوذر غفاری در روایتی از پیامبر اعظم(ص) نقل می کند که خطاب به او فرموده اند:
اَنَّ النَّبیَّ (صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) قالَ یا اَبا ذَرٍّ اِنّی اُحِبُّ لَکَ ما اُحِبُّ لِنَفسی اِنّی اَراکَ ضَعیفاً فَلا تُؤَمَّرَنَّ عَلیٰ اِثنَینِ وَ لا تَوَلَّیَنَّ مالَ یَتیم. (امالی طوسی، مجلس سیزدهم، ص ۳۸۴(
از ابوذر روایت است که رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله) فرمود: ای ابوذر! من آنچه برای خود دوست میدارم برای تو نیز دوست میدارم؛ همانا تو را ناتوان میبینم، پس هیچ گاه به دو نفر امر نکن و به هیچ وجه عهدهدار مال یتیم مباش.
خود جناب ابیذر این توصیه پیغمبر به خودش را ذکر می کند که برای ماها هم درس است، درس بسیار بزرگی است. حضرت به او فرمود من هر چه برای خودم دوست میدارم، برای تو هم دوست میدارم؛ یعنی آن چیزی که میخواهم به تو بگویم، از روی کمال محبّت است؛ چون انسان به خودش کمال محبّت را دارد. خب حالا آن حرفی که حضرت میخواهد به ابیذر بزند چیست؟
1- من جنابعالی را در مدیریّت، ضعیف میبینم. خیلی آدم خوبی هستی، مجاهد فیسبیلاللّه، رُکگو، و آسمان بر راستگوتر از او سایه نیفکنده، زمین راستگوتر از او را بر خودش حمل نکرده؛ اینها همه به جای خود محفوظ، امّا شما آدم ضعیفی هستی.
2- حالا که آدم ضعیفی هستی، مواظب باش بر دو نفر هم ریاست نکنی! یعنی پیدا است آن ضعفی هم که حضرت فرمودند، ضعف در مدیریّت است؛ یعنی تو آدمی هستی که مدیریّت نداری؛ اگر چنانچه بر دو نفر یا بیشتر ریاست پیدا کردی، نمیتوانی کار آنها را به سامان برسانی. این، درس برای ماها است.
3- هیچ مال یتیمی را هم شما به عهده نگیر. نه از باب اینکه احتمال این وجود دارد که خدای نکرده مثلاً ایشان دستدرازی میکند به مال یتیم. خب مقام ابیذر خیلی بالاتر از این حرفها است، نزدیک مقام عصمت است مقام او؛ پس این احتمال در او نیست. علّت اینکه میگویند تولیّت مال یتیم را قبول نکن، این است که نمیتوانی حقّ یتیم را به او بدهی؛ دیگران میآیند دستدرازی میکنند، جنابعالی هم آدم ضعیفی هستی، تدبیر لازم را نداری و نمیتوانی.
4- برجستگیهای نظام اسلامی و نظام ارزشهای اسلامی اینها است؛ یعنی در درجه اوّل، من و شما خودمان مسئولیم که ببینیم این کار را قبول بکنیم؟ نکنیم؟ میتوانیم؟ نمی توانیم؟ این بسیار مساله مهمّی است. ما حالا همه ما نه؛ بعضیمان این جوری هستیم- به مجرّد اینکه یک مسندی، یک جایی، یا خالی می شود یا ممکن است خالی بشود، فوراً چشم می دوزیم که برویم آنجا! خب شما اوّل نگاه کن ببین میتوانی یا نمیتوانی..... خب شما که میخواهی بروی آنجا، آنجا سؤال دارد؛ این تواناییای که خدا به من و شما میدهد، کنارش مسئولیّت هست... هر سِمَتی، هر تواناییای، در کنارش یک مسئولیتی دارد، یک تعهّدی وجود دارد. میتوانید آن تعهّد را انجام بدهید یا نه؟ این خیلی درسِ بزرگی است. (درس خارج فقه رهبر انقلاب، 1398/9/10)