دستاوردِ افزوده

زنده یاد آموزش؛ زنده باد یادگیری!

دستاوردِ افزوده

زنده یاد آموزش؛ زنده باد یادگیری!

اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ .... الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ

در عصر اطلاعات، بی سوادان کسانی نیستند که نمی توانند بخوانند یا بنویسند، بلکه افرادی هستند که نمی ‏توانند یاد بگیرند و بازآموزی کنند.
یادگیری مستمر، فراگیرندگانی مستقل ‏تر، تواناتر و خوداتکا می طلبد که نیازهای دانشی در فعالیت‏ هایشان را خود بشناسند، خود بیابند و خود بفهمند.

آخرین نظرات

۶ مطلب با موضوع «مهارت های کاری» ثبت شده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۰۰ ، ۰۰:۲۶

در تعریف سنتی از مهارت‌های مورد نیاز مدیران، آنها را در سه گروه کلی فنی، انسانی و ادراکی به شکل کلان تعریف می کنند. مهارت فنی شامل دانش و توانایی در انجام دادن وظایف و مسوولیت‌های خاص، مهارت انسانی در داشتن توانایی و قدرت تشخیص در زمینه ایجاد محیط تفاهم و همکاری و اداره افراد و مهارت ادراکی به توانایی درک پیچیدگی‌های کل سازمان و درک همه عناصر و اجزای تشکیل‌دهنده فعالیت سازمانی به‌صورت یک سیستم اشاره می‌شود. ولی اینگونه تقسیم‌بندی کلی به موضوع، فقط جنبه اطلاعاتی دارد و با توجه به مصداقی نبودن مهارت‌ها، امکان استفاده کارآمد و هوشمندانه را سلب کرده است و مدیران را به یک دید کلی هدایت می‌کند.

تهیه، تازه سازی و انتشار انواع و اقسام فهرست ها، جداول و نمودارها شامل عناوین مهارت های کاری و مدیریتی از سوی محققان و مؤسسات مرتبط همراه با توضیحات و توصیه های کاربردی، کمک می کند تا اشخاص باید خود بصورتی هوشمندانه و هدفمند، سبد مهارتی لازم برای خویش را انتخاب و برای کسب آنها بکوشند. بطور نمونه به جدول ذیل نگاهی بیاندازید:

مهارت‌های سازمانی مهارت‌های همکاری مهارت‌های ارتباطی
  1. سازماندهی
  2. مدیریت زمان
  3. انجام وظایف چندگانه
  4. توسعه استراتژی
  5. مدیریت اطلاعات
  6. یادداشت برداری
  7. تمیزکاری محیط کار
  8. برنامه ریزی زمانبندی شده
  9. هماهنگی رویدادها
  10. بهره‌وری
  1. رهبری
  2. تیم محوری
  3. حل تعارضات
  4. سازش
  5. درگیری با کار
  6. قابلیت اطمینان
  7. تخصیص منابع
  8. مدیریت پروژه
  9. تفویض وظایف
  10. هدف‌گذاری صحیح
  1. گوش دادن فعال
  2. توانایی تجزیه و تحلیل وضعیت
  3. تکنولوژی مطمئن
  4. سواد رسانه‌ای
  5. همدلی در محیط‌های گوناگون
  6. استدلال متقاعدکننده
  7. توانایی شفاف‌سازی امور
  8. توجه
  9. سخنرانی عمومی
  10. مهارت نوشتن

 

 

 

مهارت‌های تفکر انتقادی مهارت‌های خلاقیت
  1. منظر انتقادی
  2. توجه به جزئیات موضوع
  3. ارزیابی
  4. دستیابی به تفکر تحلیلی
  5. استنباط
  6. مهارت خود تنظیمی
  7. حاشیه خوانی
  8. تفسیر متون
  9. تصمیم‌گیری درست
  10. مقایسه
  1. حل مسئله
  2. تطبیق پذیری
  3. وارونه سازی مسئله
  4. کنجکاوی
  5. نوآوری
  6. طوفان فکری
  7. سرگرم کننده بودن
  8. دستیابی به ذهنی باز
  9. توانایی بازیابی
  10. نویسندگی خلاقانه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

همچنین به متن ذیل توجه کنید:

در سال ۲۰۱۵ مهارت‌های مدیریتی صرف‌نظر از تقسیم‌بندی کلی سه‌گانه ازسوی مجمع جهانی اقتصاد، به این شرح اعلام شد: توانایی حل مشکلات پیچیده؛ توانایی در هماهنگ شدن با دیگران؛ مدیریت کارکنان؛ تفکر براساس موضوعات بحرانی؛ توانمندی در مذاکره؛ کنترل کیفیت محصول یا خدمات؛ مدیریت بر محور خدمتگزاری؛ قضاوت کردن و تصمیم درست گرفتن؛ گوش دادن موثر؛ خلاق و نوآور بودن.

این گزارش بیان می کرد که توانایی در حل مسائل پیچیده اولین اولویت مدیران است و مدیری که بتواند با چالش پیچیدگی مواجه شود و آن را حل کند، قطعا یک مدیر برجسته می باشد. خوشبختانه این گونه مهارت ها ذاتی نیستند و در طول زمان قابل کسب و تقویت می باشند و معمولاً براساس ترکیبی از مهارت های پایه نظیر تفکر انتقادی و تفکر جانبی ساخته می شوند. ناگفته نماند که چند سال بعد همین مجمع با توجه به روندها و شرایط جدید، در فهرست ده تایی فوق، دو تغییر داده و مهارت های جدیدی را مطرح ساخت:

۱) قابلیت در هوش هیجانی؛ ۲) انعطاف در موضوعات شناختی.

بر این روال، باید منتظر ترکیب جدیدی از مهارت‌های مدیران برای آینده نزدیک بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۰۰ ، ۱۷:۳۴

یک مدیر در سازمان به صورت مداوم در حال تغییر نقش است و در طول روز به مسائل مختلفی برمی‌خورد که باید برای آن راه حلی پیدا کند. بر مبنای برخی از مطالعات مدیریت و سازمان، نقش‌های مدیران درسه گروه عمده، دسته بندی می شود:

واضح است که دیگر ممکن‌ نیست‌ بدون‌ مهارت‌ و تبحر در علم، بتوان‌ وظایف‌ مهم‌ را به‌ انجام‌ رساند( برگرفته از بیانات رهبر انقلاب). لذا لازمست به مفهوم مهارت و مصادیق آن توجه جدی داشت و بدنبال کسب مهارتهای لازم بود:

اصطلاح مهارت، اشاره به توانایی هایی دارد که الزاما ذاتی نیستند بلکه قابل پرورش هستند و در نحوه انجام وظایف و اقدامات افراد دیده می شوند. منظور از مهارت، توانایی به کار بردن مؤثر دانش و تجربه فردی است. معیار اصلی سنجش مهارت، اقدام و عمل مؤثر در شرایط متغیر است.

مطالعات انجام شده در زمینه مهارتهای مدیران، غالبا بر سه نوع مهارت تاکید دارند: مهارت فنی ، مهارت انسانی و مهارت ادراکی.

  

مهارت های سه گانه مدیریت بر اساس نمودار روبرت کاتز

 

مهارت‏های فنی: دانایی و توانایی در انجام دادن وظایف خاص و ورزیدگی در کاربرد فنون و ابزار ویژه و شایستگی عملی در فعالیت حرفه‏ای نظیر دانش، فنون و روش‌های برنامه‌ریزی،‌ امور مالی، کارگزینی و غیره

مهارت‏های انسانی:  دانایی و توانایی تشخیص و رفتار در زمینه ایجاد محیط تفاهم و همکاری و انجام دادن کار توسط دیگران، فعالیت مؤثر به عنوان عضو گروه، درک انگیزه‌های افراد و تأثیرگذاری بر رفتار آنان.

مهارت‏های ادراکی: دانایی و توانایی درک پیچیدگی‌های کل سازمان و تصور همه عناصر و اجزای تشکیل‌دهنده کار و فعالیت سازمانی به صورت یک کل واحد (سیستم)، و تشخیص وابستگی کارکردهای گوناگون سازمان به یکدیگر و تأثیر تغییر در هر بخش بر بخش‌های دیگر.

 

برای مطالعه بیشتر در خصوص جدول نقشها به اینجا و پیرامون مهارتها به  اینجا مراجعه کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۰۰ ، ۰۷:۴۹

انجام دادن چند کار با هم در یک زمان، خوب است یا بد؟ 
نکاتی پیرامون چندکارگی (multitasking)

 

به صورت کلی در روانشناسی توصیه کلی سنتی این بوده است که در هر بازه زمانی، تنها یک کار را انجام بدهیم. اما نتایج تحقیقاتی که در چند دهه اخیر انجام شده‌اند، نشان می‌دهد که ترجیح دادن تک‌کارگی یا چندکارگی، بیشتر یک امر سلیقه‌ای و درونی در افراد است. بعضی‌ها راحت‌تر هستند که در یک زمان واحد، تنها یک کار را انجام بدهند و بعضی‌ها هم وقتی می‌بینند که قادر به سر و سامان دادن به چند کار در یک زمان هستند، خشنود می‌شوند.

البته در همین جا باید نکته‌ای را در مورد چندکارگی تصریح کنیم: بیشتر اوقات چندکارگی به معنی واقعی آن اصلا وجود خارجی ندارد. یعنی ما تنها توهم چندکارگی را داریم و کاری که عملا انجام می‌شود این است که به سرعت از کاری به کار دیگر پرش می‌کنیم و این کار را به فرکانس بالایی انجام می‌دهیم. به عبارت دیگر خیلی وقت‌ها چندکارگی به معنی واقعی آن، عملا شدنی نیست. مثلا شمایی که هم سریال می‌بینید و هم وب‌گردی می‌کنید، به دفعات میزان توجه خود را به صفحه مانیتور و صفحه تلویزیون کم و زیاد می‌کنید و نمی‌توانید در آن واحد هر دو رسانه را مصرف کنید.

مشکل عمده در مورد چندکارگی، کاهش میزان عملکرد شناختی و توجه است. وقتی شما بین کارها پرش می‌کنید، میزانی از توجه خود را برای کار قبلی جا می‌گذارید. در مقام تشبیه، شما با این کار، شبیه سیستم کامپیوتری می‌شوید که میزانی از «رم» خود را در پس‌زمینه، صرف برنامه دیگری کرده است. واضح است که هر چه کارهای شما میزان توجه، حافظه، تصمیم‌گیری یا پردازش بیشتری را بطلبند، چندکارگی دشوارتر می‌شود.


 

با وجود اینکه ما می‌دانیم چندکارگی، می‌تواند عملکرد ما را کاهش بدهد، عملا ما در زندگی خود نمی‌توانیم از چندکارگی پرهیز کنیم. در این صورت چه کار می‌توانیم بکنیم که با چندکارگی بهتر کنار بیاییم؟

مطلب نخست: برنامه‌ریزی و مشخص کردن مهلت انجام دادن کارها

یکی از بهترین کارها داشتن برنامه و مشخص کردن زمان اتمام هر کار است. فرض کنید که شما کار پاسخ دادن به ایمیل‌های صبح را تمام کرده باشید و مشغول کار دیگری مثلا نوشتن یک مقاله شده باشید، در شرایط عادی، مقداری از توجه و ذهن شما هنوز پیش ایمیل‌هایی می‌ماند که منتظر پاسخ آنها هستید یا تصور می‌کنید که چقدر خوب بود، پاسخ مشروح‌تر و بهتری به یکی از آنها می‌دادید. بنابراین مقداری از عملکرد نوشتاری شما برای تمام کردن مقاله، کم می‌شود. اما اگر برای نوشتن مقاله، زمان مشخص کنید، مثلا مشخص کنید که حتما تا ساعت یازده و نیم صبح باید مقاله را تمام کنید، میزان سرگردانی ذهنی شما کمتر می‌شود.
بنابراین عادت کنید که برای کارهای خود مهلت زمانی تخصیص بدهید. شروع این برنامه‌ریزی ممکن است دشوار باشد، اما اگر چند روز به خودتان زحمت بدهید و این برنامه‌ریزی‌های زمانی را انجام بدهید، خواهید دید که عملکردتان در عین چندکارگی، چقدر بهتر خواهد شد.

 

مطلب دوم: چندکارگی در صورتی که کارها شبیه هم باشند، دشوار است، اما اگر نوع کارها با هم تفاوت داشته باشند، آسان‌تر است!

بر این اساس، وب‌گردی با کامپیوتر و چت کردن با گوشی، دشوار هستند. اما گوش کردن با رادیو یا یک کتاب صوتی و چت کردن، کارهایی هستند که آسان‌تر می‌شود انجام دادشان.
بنابراین برنامه‌ریزی کنید و کارهایی با جنس اندکی متفاوت را با هم به صورت چندکاره انجام بدهید.

 

مطلب سوم: برخی از کارها اگر به صورت چندکارگی انجام بشوند، به صورت متناقض، بهتر انجام می‌شوند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۰۰ ، ۰۸:۱۹