دستاوردِ افزوده

زنده یاد آموزش؛ زنده باد یادگیری!

دستاوردِ افزوده

زنده یاد آموزش؛ زنده باد یادگیری!

اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ .... الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ

در عصر اطلاعات، بی سوادان کسانی نیستند که نمی توانند بخوانند یا بنویسند، بلکه افرادی هستند که نمی ‏توانند یاد بگیرند و بازآموزی کنند.
یادگیری مستمر، فراگیرندگانی مستقل ‏تر، تواناتر و خوداتکا می طلبد که نیازهای دانشی در فعالیت‏ هایشان را خود بشناسند، خود بیابند و خود بفهمند.

آخرین نظرات

۲۹ مطلب با موضوع «مباحث سازمان» ثبت شده است

در فرهنگ لغات فارسى از تعارض به عنوان معترض شدن و مزاحم یکدیگر شدن و با هم اختلاف داشتن یاد شده است. تعارض جزئی طبیعی و عادی از زندگی روزمره ما و واقعیتی است که بشر در طول تاریخ با آن آشنا بوده ولی متأسفانه به دلیل عدم مدیریت صحیح، بیشتر به ستیزه جویی و دشمنی مبدل شده است. لذا امروز افراد پیشینه ناخوشایندی از آن دارند و به تعارض به عنوان یک پدیده منفی نگاه میکنند. 
تعارض در سازمان اجتناب ناپذیر است و لزوماً غیر ضروری نیست. تعارض می تواند خلاقیت را بیشتر و نوآوری و تغییر را ترویج دهد و یا ممکن است باعث اتلاف و تحلیل انرژی و منابع سازمان شود. برای مدیریت صحیح تعارض بایستی مدیران آن را به عنوان نیروی دائمی بشناسند و با برخورد سازنده و صحیح در جهت پویائی سازمان، آن را مدیریت نمایند. بنابراین توانائی هدایت و کنترل پدیده تعارض در سازمانها از مهمترین مهارتهای مدیران است که مدیران امروز نیازمند آن هستند.
مدیریت تعارض از یک سو به معنی به حداقل رساندن قدرت تخریبی تعارض است و و از سوی دیگر تعارض را به صورت یک پدیده اثربخش، خلاق،سازنده و سودمند مبدل می سازد. به طور کلی از میان تمام مهارت های مورد نیاز برای اثربخشی مدیران هیچ کدام مهمتر از مدیریت تعارض نیست. تعارض می تواند بر عملکرد سازمان اثرات ناگوار بگذارد یا شرایطی پدید آورد که سازمان بسیاری از نیروهای کارآمد خود را از دست بدهد. استفاده صحیح از تعارض ،موجب بهبود عملکرد و ارتقای سطح سلامتی سازمان می شود و استفاده غیر موثر موجب کاهش عملکرد و ایجاد تشنج و تنش در سازمان می شود .استفاده موثر از تعارض، مستلزم داشتن مهارت در اداره و کنترل تعارض است که به عنوان مدیریت تعارض بیان می شود. برخی تحقیقات نشان داده است که 20 درصد وقت مدیران عالی و میانی صرف برخورد با تعارض می شود. یافته مهمتر آنکه  در بین 25 عاملی که از نظر مدیران،عوامل اصلی در موفقیت شغلی شان بوده، «عامل توانایی برخورد با تعارض» مقام اول را به خود اختصاص داده است. محققان برای مدیریت تعارض پنج سبک اصلی را معرفی کرده اند:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۰۰ ، ۱۲:۱۰

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۰۰ ، ۲۲:۲۸

حکمرانی در عمومی ترین استعمال، به معنای آنست که حاکمان از رویکرد قبلی به نام حکومت (رویکرد قانونگذاری بالا - پایین ) که به دنبال تنظیم رفتار افراد و نهادها به شکل مشخص و کاملاً جزئی است، به سمت حکمرانی( جایگزینی «اعمال قدرت بر» با « واگذاری قدرت به» ) تغییر مسیر دهند. رویکردی که تلاش دارد تا پارامترهای سیستم را به گونه ای تنظیم کند که افراد و نهادها در درون آن عمل کرده و در نتیجه خودتنظیمی به وجود آمده و سیستم به نتایج مورد نظر دست پیدا کند. برخی نیز حکمرانی را به عنوان «ساختارها و فرآیندهایی که به وسیله آنها افراد جامعه به اتخاذ تصمیمات، تنظیم قوانین و تسهیم قدرت میپردازند» تعریف می کنند.

اوصاف و تعاریف مختلفی برای حکمرانی ذکر شده است:

- حکمرانی مشترک

- حکمرانی مدیریت دولتی جدید،

- حکمرانی خوب (بانک جهانی بکار می برد)

- حکمرانی به عنوان وابستگی متقابل بین المللی،

- حکمرانی سایبرنتیک اجتماعی،

- حکمرانی اقتصاد سیاسی جدید،

- حکمرانی شبکه ای.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۰۰ ، ۰۱:۴۴

زندگی فردی و اجتماعی همه انسان ها سرشار و تحت تأثیر تصمیم هاست و حتی بخشی از اوضاع زندگی که به نظر از حوزه اختیار ما بیرون است نیز به تصمیم های دیگران وابسته است. از این رو تصمیم گیری از تأثیرگذارترین مسائل در زندگی هر فرد است. این در حالی است که برای سازمان ها نیز وضع به همین گونه است. می توان گفت که خیر و سعادت و حتی بقای هر سازمان به طور کامل درگروی چگونگی فرایندهای تصمیم گیری در آن سازمان است. مدیران به‌طور مرتب در سازمان با شرایطی که ناگزیر به تصمیم‌گیری هستند مواجه می‌شوند.

مفهوم تصمیم گیری

هر چند در تعاریف ساده، تصمیم گیری را «انتخاب از میان گزینه ها» می شناسند با دقت بیشتر می توان فهمید تصمیم گیری به صورت فرایند انجام میشود. از یک دیدگاه، تصمیم گیری در قالب فرایندی هشت مرحله ای شامل شناسایی مشکل، شناسایی معیار تصمیم، تخصیص وزن به معیار، ارائه گزینه ها، تجزیه و تحلیل گزینه ها، انتخاب یک گزینه، به اجرا درآوردن گزینه و ارزیابی اثربخشی تصمیم، معرفی می شود. البته از دیدگاهی دیگر می توان تصمیم را از اجرای آن جدا کرد؛ در هر صورت، تقسیمات مختلفی از تصمیم گیری ارائه شده است؛ به طور مثال: تصمیمات عادی، تصمیمات اضطراری، تصمیمات راهبردی و تصمیمات عملیاتی؛ همچنین بر اساس تصمیمگیران به دو نوع فردی یا گروهی تقسیم می شود.

تصمیم گیری با رویکرد اسلامی

بطور کلی همه متفکران به نوعی تحت تأثیر جهانبینی خود هستند؛ لذا می توان گفت تصمیم ها برمبنای جهانبینی و با توجه به اهداف اتخاذ می شود. به عنوان مثال در نتیجه آموزه های اسلامی،تغییر هدفِ تصمیم از سود بیشتر به رشد، سبب دگرگون شدن تصمیم های سازمانی می شود. بر این اساس، باورها، اعتقادات و تفکرات هر فرد در تصمیم‌گیریِ وی تاثیر می‌گذارد، لذا شناخت مؤلفه های تصمیم‌گیری در نگرش اسلامی برای مدیرانِ جامعۀ اسلامی ضروری است. 

با نگاهی به آموزه‌های دین اسلام مشاهده می‌شود که برخورداری از «بصیرت» برای «تصمیم‌گیری» بسیار حائز اهمیت است. بصیرت، از نظر لغوی به معنای بینایی است؛ اما در اصطلاح به بینایی قلبی و درونی و درک و فهم عمیق مسائل اشاره دارد. در این استعمال، بُعد معنوی و اندیشۀ انسان، همانند جسم او فرض شده‌‌است که چشم دارد. همان‌گونه که چشم انسان در مقدم‌ترین نقطۀ بدن، او را از حوادث و اتفاقات محیطی پیش رو باخبر می‌کند؛ بصیرت که همان درک و فهم سریع، دقیق و به موقع مسائل است نیز، در حوزۀ مسائل فکری، اعتقادی و اخلاقی رفتاری، انسان را به تشخیص صحیح موقعیت و تصمیم و عمل صحیح راهنمایی می‌کند.

پیامبر اسلام (ص) نیز در تایید ضرورت بصیرت و فهم عمیق در عرصۀ عمل و رفتار، انسانِ فاقدِ بصیرت را کورِ واقعی نامیده‌اند: «لَیْسَ الْأَعْمَی مَنْ یَعْمَی بَصَرُهُ إِنَّمَا الْأَعْمَی مَنْ تَعْمَی بَصِیرَتُهُ. کور آن نیست که چشمش نابینا باشد، بلکه کور واقعی آن است که دیده بصیرتش کور باشد.»

امام صادق (ع) نیز در تشبیهی دیگر، عمل انسانِ فاقدِ بصیرت را به حرکت انسان در جاده و مسیر اشتباهی تشبیه نموده‌اند که انسان را به مقصد هدایت نمی‌کند؛ بلکه هر قدر سرعت حرکت او بیشتر باشد، از مقصد دورتر می‌شود و تلاش و حرکت او نتیجه‌ای نخواهد داشت: «العامِلُ عَلى غَیرِ بَصیرَةٍ کَالسّائرِ عَلى غَیرِ الطَّریقِ ، و لا یَزیدُهُ سُرعَةُ السَّیرِ مِنَ الطَّریقِ إلاّ بُعداً. کسى که بدون بینش عمل کند، همچون کسى است که در بیراهه رود، چنین کسى هر چه تندتر رود، از راه دورتر مى افتد.»

رهبر حکیم انقلاب اسلامی نیز در موقعیت‌های مختلفی، به جایگاه ویژۀ مسالۀ بصیرت اشاره کرده و این عامل را برای فهم اوضاع و جوانب مختلف مسائلِ پیچیده لازم و ضروری دانسته‌اند.

با مشاهدۀ احادیث گفته شده، می‌توان دریافت، مفهوم بصیرت با تأکید بر سه جنبۀ « بصیرت نسبت به جامعه، بصیرت نسبت به دین و بصیرت نسبت به مسئله » مؤلفۀ محوری در تصمیم‌گیری با رویکرد اسلامی است.

الف) بصیرت در جامعه: درک اوضاع و محیط برای گرفتن هر تصمیمی بویژه تصمیمات مدیریتی بسیار ضروری است. از دیگر سوی در دوران ما پیچیدگی و سرعت تغییر و تحول محیط پی در پی افزایش می یابد؛ لذا در موقعیتی که بیشتر تصمیمات مدیران در محیط های نامطمئن گرفته می شود، لزوم درک کامل محیط بسیار بیشتر می شود و تحقق آن، به بصیر بودن تصمیم گیرنده منوط است..

ب) بصیرت در دین: در اوضاع واقعی و در عرصه عمل، تصمیم گیری اسلامی به دست نمی آید مگر با داشتن بینشی عمیق، کامل و همه جانبه نسبت به اسلام که به کمک آن بتوان اصول اسلام و روح حاکم بر آموزه های مختلف را شناخت. اهمیت این مطلب هنگامی بیشتر آشکار می شود که به قول استاد شهید مطهری بدانیم که همه احکام اسلامی نیز ثابت و قطعی نیست؛ بلکه اسلام دارای اصولی ثابت است که همیشگی است و برخی مسائل دیگر مانند شکل و قالب بوده و اصالت ندارد بلکه متوجه اوضاع زمانه است

ج) بصیرت در مسئله: فهم اولویت‌ها، زوایا و ابعاد مختلف مسائل از محورهای مورد تأکید در این عامل است؛ به عبارت دیگر تنها تصمیم گیرنده بصیر است که می داند هر مسئله ای چقدر نیازمند توجه و بررسی است و در نتیجه از توجه و صرف وقت و هزینه بیش از حد در مسائل عادی جلوگیری می کند و برای مسائل حساس و پیچیده حداکثر بررسی را لازم می داند.

 

 

توضیحات و جزئیات الگو را در مقاله «طراحی الگوی تصمیم گیری با رویکرد اسلامی» بخوانید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۰۰ ، ۱۱:۰۰